اولین سفر هوایی عروسکمون
حدود 2 هفته پیش چند روز تعطیلی پشت سر هم داشتیم و از اونجایی که کار بابا این روزا خیلی فشرده ست تصمیم گرفتیم از این موقعیت استفاده کنیم....
2 اذر ماه یک روز پاییزی زیبا +سه تا بلیط هواپیما و بالاخره حرکت بسوی مقصد(جزیره زیبای کیش)
قبل از رفتن خیلی نگران بودم که تو این مدت به خاطر نداشتن وسایل کافی برای اماده کردن غذا و میان وعده هات بهت سخت بگذره ولی خدا رو شکر اصلا مشکلی نداشتم و خیلی خیلی بهمون خوش گذشت.
عزیز دلم خیلی خوش مسفرت بودی و اصلا اذیت نکردی (عااشقتم )
هر وقت هم خسته میشدی و خوابت میومد بالشت کوچولوتو بغل میگرفتی و تو کالسکه میخوابیدی....
هر جا هم میرفتیم کلی برای خودت دوست پیدا میکردی و چند تا هدیه هم گرفتی (نیروانا خانومه دیگه)
بقیه عکسها در ادامه مصلب....
الهی قربونت برم فرشته کوچولوی من
اینجا موقع شام بود که در محوطه باز با همه سر و صدا های اطرافت اینطوری خوابیدی
در راه برگشت داخل هواپیما(داری دنت میخوری)
بعد هم تا نشستن هواپیما خوابیدی