عصر زیبای پاییزی
عسل خانوم مامان...16 ماهگیت مبارک عزیزم...
این روزها مثل برق و باد میگذره و هر روز خدا رو شاکرم از اینکه در کنار مایی...
و البته هر روز شاهد تفییرات زیبای کودکیت هستم و نطاره گر بزرگ شدنت و شکوفا شدنت....
و اما در بعد از ظهر زیبای پاییز و در اغاز ورودت به ماه 17 خاله مهسا جون تلفن زد و با هم قرار گذاشتیم تا شما دو تا عروسک ملوسکو(شما و مرسانا جون) ببریم بیرون تا هوایی تازه کنید....
خلاصه رفتیم پارک و ماشین شارژی رو هم با خودمون بردیم و حسابی بهتون خوش گذشت....
اینقدر خوشحال بودین که دلمون نمی یومد بیایم خونه ....
غیر از ماشین بازی کلی هم بدو بدو کردی ....
با صدای خنده های خوشگلت هزار بار زنده میشم نفسم ....عشقم....عمرم....
پس همیشه و همیشه بخند عزیزم
برای دیدن عکسا بیا ادامه مطلب
اینجا داری هورا میگی....
اینجا هم میخوای بری سرسره سواری