نیروانانیروانا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 30 روز سن داره

تقدیر یک فرشته

اولین هنر نمایی روی دیوار

1391/11/3 21:31
نویسنده : مامان نسترن
1,716 بازدید
اشتراک گذاری

                                   

حدود 10 روز قبل بود که داشتم کشوی مدادها و دفترچه های یادداشتمو مرتب میکردم که دختر مامان طبق معمول اومده بود به من کمک منه(البته به سبک خودش)

بعد از چند دقیقه دیدم نیروانا خانوم نیست و از اونجایی که ساکت هم بود فهمیدم.....آخآخ

ازاتاق بیرون اومدم(وااااااااااااااای خدا جونم)دیدم روبروی دیوار ایستادی  داری نقاشی میکشی....

بعد هم تا منو دیدی پا گذاشتی به فرار و رفتی کناردیوار و پشت تو کردی و ایستادی(کار جدیده...مثلا قایم شدی)

منم واکنش نشون ندادم و برات دفتر نقاشی و مداد رنگی اوردم تا روی اونا نقاشی کنی...

                                  

فردای اون روز هم بابایی اومد خونمون ... جریانو براش تعریف کردم و قربونش برم من ...دستای کوچولوتو گرفت و با حوصله کلی باهم نقاشی کشیدین و از اون روز اینقدر علاقت به نقاشی کشیدن روی کاغذ زیاد شد که خدارو شکر اصلا طرف دیوار دیگه نرفتی....

               

                                        اینم اولین طراحیت روی دیوار

        

                            اینم اولین نقاشی که بابایی دستتو گرفت و کشیدی

                 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (31)

مامان آرشیدا کوچولو
3 بهمن 91 22:22
قبون دست های ظریف کوچولوی این وروجک مامانی براش یک طرف از دیوارهای اتاقش رو کلا مقوا بچسبون چون از این طریق بیشتر بچه ها حال میکنند


خدا نکنه عزیزم...
ممنونم گلم از راهنماییت. بهش فکر نکرده بودم...خیلی ایده خوبی بود...دنبال رنگ انگشتی میگردم ولی زمینش خیلی کم شده و پیدا نکردم
10000 بوس برای ارشیدا جونی
مامان اطلس
4 بهمن 91 8:19
چه راه خوبي رو انتخاب كردي كه توجه نكردي
من كه دفعه اول كلي بهش خنديدم و كارش رو به همه نشون دادم.10 ماهه بود.
هنوز ترك نكرده و يواشكي روي ديوار ميكشه.



هی وای من
مامان امیرناز
4 بهمن 91 10:03
سلام نقاش کوجولو فدات بشم موفق باشی عزیزم


خدا نکنه عزیزم...ممنون از دعای خوبت
مامان نی نی
4 بهمن 91 10:27
سلام گل خاله عزیز دلم
واقعا نمی دونم تواین مدل نقاشی کشیدن چه حسی هست که شما بچه ها این قدر به این کار علاقه دارید نازگل
ولی آفرین به مامانی که واکنش نشون نداده چون اگه من بودم به فاطمه چیزی نمی گفتم ولی این قدر خودم حرص می خوردم که نگو
راستی مامان جون ما می تونیم رمز مطابتون رو داشته باشیم؟


سلام مامان مهربون...
منم واقعا شوکه شدم
حتما خانمی براتون خصوصی میذارم
مامان حسنا
4 بهمن 91 13:49
چه وروجکی شده واسه خودش......
نسترن جون دخمل 4 ماهه شد خوشحال میشم به وب دخملی بیای


حتما عزیزم...الان می یام
مامان حسنا
4 بهمن 91 16:29
عزیزم با تبادل لینک موافقی؟؟؟


با کمال میل عزیزم
مامان دینا جون
4 بهمن 91 19:09
سلام عزیزم.من تازه با وبلاگتون آشنا شدم.ماشالا دختر نازی دارین.با اجازه تون میخوام لینکتون کنم.خوشحال میشم به ما هم سر بزنین.


ممنونم عزیزم و خوشحالم از اشنایی با شما ....
با کمال میل عزیزم...
شهراد
4 بهمن 91 19:32



مهسا مامان مرسانا
4 بهمن 91 23:16



زهرا
5 بهمن 91 19:30
قایم شدنش بامزه است


مامان حسنا
6 بهمن 91 14:04
بدو بیا وبم حسنا یه کار خوشحال کننده انجام داده....
مامان افسانه
6 بهمن 91 15:42




ستایش مهربون ❀ستایش خوش زبون
7 بهمن 91 10:55
(`'•.¸(`'•.¸ ¸.•'´) ¸.•'´) «`'•.¸.¤ I love you ¤.¸.•'´» (¸.•'´(¸.•'´ `'•.¸)`' •.¸)
پگاه
7 بهمن 91 12:24
جیگر این دختر هنرمندو برم من آفرین به مامان خوبش که خودشو کنترل کرده فکر کنم اگه من بودم جنگ راه میافتاد و باید کلانتری میرفتیم من و پایا


لطف داری پگاه جونم.
مهسا مامی کیارش
7 بهمن 91 13:30
سلام نیروانا جوووووووووون. چقد تو ملوسی عزیزم. عکسات و همین طور هنرنمایی هات مثل خودت نانازن. عاشقتممممممممممم
اینم یه عالمه بوس برای پرنسس نیروانای دوست داشتنی
اگه با تبادل لینک موافقی سر بزن عزیزم من لینکت کردم خوشحال میشم با کیارش من دوست شی گلم


سلام خانمی و ممنونم از این همه لطف و مهربونی...
باعث افتخارمه بایک فرشته دوستداشتنی و مامان گلش دوست بشم.
الی مامان آراد
7 بهمن 91 17:06
سلام وبتون خیلی قشنگه نی نی تون که دیگه هیچی از فرشته ها کم نداره خدا بهتون ببخشه خوشحال میشم به ما هم سر بزنین و با هم دیگه دوست بشیم


برای اراد خوشگلم
مهدي كوجولو
8 بهمن 91 2:06
نقاشيهات تو حلقم عروسك خوشكله،منم خيلي دلم ميخواد رو ديوار خط خطي و نقاشي بكشم شما وروجك ها كه ديكه جاي خود داريد حيف كه خونه مال خودم نيست وكر نه بايين ديواراش رو كاغذ ميجسبوندم و با مهدي خان كلي نقاشي ميكشيديم


مرسی مهربون...هزار افرین به این مامان مهربون و خوش ذوق که اینقدر با فرشته کوچولوش همراهه...
الی مامان آراد
8 بهمن 91 2:14
وااااااااااای چه فرشته کوچولوی ناز و خوردنی دارین عاشقتممممممممممم وب قشنگی دارین خوشحال میشم به ما هم سر بزنین و با هم دوست بشیم


ممنون عزیزم...خوشحال میشم با هم دوست بشیم
مامانی روژینا
8 بهمن 91 12:33
ای جانم عزیز خاله چه نقاشی کشیدی مامانی از این رنگهای انگشتی براش بگیر تارو دیوار حمام نقاشی کنه خیلی راحت هم با اب پاک میشه بچه ها نقاشی رو دیوارو دوست دارن بوس برای عزیزم


خیلی دنبال گشتم...مواد اولیه این رنگها فعلا وارد نمیشه برای همین زمینش تو بازار خیلی کم شده...ولی دنبالش هستم.مرسی از راهنماییت
مهلا
8 بهمن 91 15:40
ای جونمممممممممممممم به این فرشته کوچولو نقاششش


مهسا
11 بهمن 91 12:16
فداي نقاش كوچولو بشم من قربون اون دستاي كوچولوت


خدا نکنه مهسای عزیزم...بوووووووووس بووووووووس
الی مامی آراد
12 بهمن 91 1:44
فرشته کوچولوی خوشگلم عیدت مبارک


مرسی عزیزم
مامان حسنا
13 بهمن 91 13:42
عزیزم رمز عکسای نیروانا جونو واسم میفرستی؟؟؟


بله عزیزم حتما
مامان شراره
14 بهمن 91 18:36
اي جانم خانوم خوشگل ماهم پس به اين مرحله رسيدن؟
والله عسل ماهم فعلا تنها سرگرميش همينه.وكلي كيف ميكنه.
راستي نسترن جون عكسهاي قبليش رو ديدم ماشالله چه خانوم ناز وخوشگلي شده نيروانا خانوم ما.روز به روز شيرينتر ميشه.


میبوسم عسل خوشگلو و شیرینمو با این سرگرمیاش...
ممنونم خانمی شما لطف دارید
مامان نی نی
15 بهمن 91 19:19
سلام دوست خوبم من آپم
مامان هدیه
16 بهمن 91 9:30



پگاه مامان آرتین
17 بهمن 91 11:40
عزیزم پیکاسو کوچولو نقاشی روی دیوار.مامان خدایی یادگاری نگهش داراینجوری پیش بری آینده درخشانی داریییییییییی



انشاا...اینده همه فرشته های کوچولومون درخشان و پر از موفقیت باشه
مهسا مامی کیارش
17 بهمن 91 17:44
نسترن جون سلام عزیزم. من همیشه تو لینکهای دوستامون چه مطلب خودم بذارم چه نذارم همیشه میام و سر میزنم چون دوسشون دارم من از طریق اینترنت اکسپلورر همه رو باز میکنم و حتی نظر میذارم فقط مال نیروانا جون باز نمیشه و همیشه errorمیده الان این پیام رو از طریق موزیلا گذاشتم برات عزیزم شده 15 دقیقه تا 30 دقیقه هم واستادم تا باز بشه ولی نمیشه که نمیشه. اینو گفتم که اگه شد اصلاح کنی خانمی. از طرف من عروسک کوچولو رو یه عالمه ببوس


فدای تمام مهربونیات عزیزم...نمیدونم چرا اینطوری میشه....حتی قالبمو عوض کردم..در هر صورت ممنونم که لطف میکنی و وقت میذاری ....بووووووووووووووس
ازاده مامانه هانا
21 بهمن 91 15:43
عزیز دل هنرمند خالهههه تو خیلی ماهی. منم ازین هنرنماییا کردم وقتی بچه بودم اونم خونه داییم اونم رو دیوار تازه رنگ شدهه . الهی من فدای دستات بشم که اینارو کشیدیییییییا


خدا نکنه ازاده گلم...
دوست هنرمند خودمی...از دور روی ماه مادر و دختر دوست داشتنی رو میبوسم
عطیه
23 بهمن 91 20:55
وبتون خیییییلی قشنگه.با اجازه لینکتون کردم.


ممنونم عزیزم...منم شمارو لینک کردم
مامان آنیا
15 اسفند 91 10:02
ای جان که اثری خلق کرده معلومه دیگه وقتی مامان هنرمند باشه دختر هم هنرمند میشه
نسترن جون برخوردت با نیروانا خیلی خوب بود برعکس دوست من که بچه اشو انقدر دعوا کرد که نگو


مرسی..خجالتمون میدی...
هی وای من